ای طلوع عشق در امواج خاک / ساحل خورشید چشمانت کجاست
روح تو می تابد از معراج خاک / بغض دریا ذوق توفانت کجاست
آمدم برخیز دستم را بگیر / ورنه من این راه را گم می کنم
ای تو را دریا و توفان در ضمیر / گر نتابی ماه را گم می کنم
می گذشت از روی سنگر عطرخیز/ بوی صبح یاس های کهکشان
باز می تابد ز عمق خاکریز / یک چفیه , یک پلاک بی نشان
در تفحص از حریم آفتاب / خاک ها را می زند یک سو دلم
می شود پیدا نسیم سبزآب /مثل دریا می شود از او دلم
خفته اما روی گلفرش سحر /در کنارش کوله باری از امید
بار دیگر می گشاید بال و پر / می رود تا کهکشانها این شهید
زخم عاشورا نمایان بر تنش / می وزد از پیکرش بوی حسین
نقش بود این جمله بر پیراهنش/ عشق یعنی , « زائر کوی حسین »
حاج حبیب ا..نیک نژاد مهندس شهیدقاسمعلی هدایت کلیشادی...
ما را در سایت مهندس شهیدقاسمعلی هدایت کلیشادی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : nrk82 بازدید : 216 تاريخ : يکشنبه 17 دی 1396 ساعت: 2:37